کتاب رمان گذر روزگار اثز مژکان احتشامی انتشارات پل مرضیه خیلی زود فهمید که قمیشی علاوه بر یک پرستار به یک همدم و همصحبت احتیاج دارد. حالا متوجه میشد که چرا موافق به بودن وی در آن مکان گشته در صورتی که او فقط میتوانست عصر و شب را به پرستاری بگذراند. قمیشی برای آنکه دوستان و اقوامش برای او حرف و حدیث روایت نکنند تصمیم گرفت که از بیماری خود به عنوان بهانهای استفاده کند تا بتواند کمی از فضای سردی که منزل و روحش را احاطه کرده بود بکاهد. مرضيه خيلي زود فهميد كه قميشي علاوه بر يك پرستار به يك همدم و همصحبت احتياج دارد. حالا متوجه ميشد كه چرا موافق به بودن وي در آن مكان گشته در صورتي كه او فقط ميتوانست عصر و شب را به پرستاري بگذراند. قميشي براي آنكه دوستان و اقوامش براي او حرف و حديث روايت نكنند تصميم گرفت كه از بيماري خود به عنوان بهانهاي استفاده كند تا بتواند كمي از فضاي سردي كه منزل و روحش را احاطه كرده بود بكاهد.